لاله سادات کوثری - زیر لب وِرد می خواند و بعد با بسم ا... بسم ا... شروع به فشردن پای بیماری می کند که با هزاران امید و آرزو برای درمان دردش، سراغ او در این ناکجا آباد آمده است. آه از سویدای دل بیمار بلند می شود. رگ گیر جای دستانش را عوض می کند و می گوید: چه خبرت است؟ مگر چاقو خورده ای! همان طور که صدای بیمار بالاتر می رود، او هم سرو صدایش بیشتر می شود؛ «باید طاقت بیاوری تا خوب شوی.»
چند ثانیه ای طول می کشد و به بیمار می گوید: بلند شو. بیمار اظهار ناتوانی می کند و رگ گیر با تشر به او می گوید: به تو می گویم بلند شو! پایت تا چند ساعت دیگر شروع به خارش می کند. چند ساعت پیاده روی می کنی و هفته بعد دوباره می آیی. 60 جلسه مرتب بیایی، درد از تنت خارج می شود.
بیمار از جا بلند می شود و با این سؤال که «هفته آینده چه ساعتی بیایم؟» از رگ گیر خداحافظی می کند.
تبلیغات در سالن های ورزشی معتبر مشهد
ماجرا از تماس تلفنی یک شهروند با تحریریه شهرآرا و شکایت خاص او از رمالی و رگ گیری خانمی میان سال شروع می شود و ما را برای پیگیری این سوژه ترغیب می کند. این شهروند بیان می کند: در یکی از سالن های ورزشی معروف و معتبر مشهد برای درمان زانو درد، نشانی خانمی به اسم «بی بی رگ گیر» را به من دادند. چون درباره کارش زیاد تبلیغ کردند، به او مراجعه کردم.
این شهروند که معلم بازنشسته است، می گوید: رگ گیر به من گفت رگ پنجم از کمر مشکل دارد و باید 60 بار به من مراجعه کنی و اگر مراجعه نکنی، دردت دوا پیدا نمی کند. برای هر جلسه 50 هزار تومان پول می گرفت.
وی می گوید: اینجا بود که فهمیدم کار این خانم شیادی است؛ چون اولا من اصلا مشکل کمر نداشتم و برای درد زانو به او مراجعه کرده بودم؛ ثانیا ادعا می کرد من باید 60جلسه به او مراجعه کنم و اگر حتی یک جلسه را کم کنم، دردم درمان نمی شود. به همین دلیل به دانشگاه علوم پزشکی شکایت کردم.
با نشانی ای که این شهروند می دهد، راهی انتهای بولوار توس یا همان جاده قدیم قوچان می شویم. بولوار توس را از توس 90 که رد می کنیم، نشانی هر چیزی را می توان پیدا کرد؛ رگ گیری و بند باز کردن به کسانی که نشانی می دهند، تأکید می کنیم که فقط دنبال رگ گیر هستیم برای درد پا.
به انتهای بولوار توس می رسیم، جایی که خود اهالی «ناکجاآباد» نامش داده اند. از اهالی و قدیمی ترها نشانی رگ گیر را می گیرم. خیلی هایشان بلافاصله بعداز شنیدن اسم «بی بی رگ گیر» به هم نیم نگاهی می اندازند و در پایان هم پاسخ درستی نمی دهند. بالاخره بعداز 2ساعت جستجو او را پیدا می کنیم. درست انتهای یکی از آخرین کوچه های جاده قدیم قوچان؛ جایی که دیگر نه خبری از آسفالت کوچه است و نه خبری از آپارتمان و منزل مسکونی؛ درست مانند باغی بزرگ که وسطش یک خانه باغ احداث کرده باشند.
اینجا خبری از آبادی نیست، اما گویا ملک نوساز و دو طبقه این رگ گیر با این همه رنگ و لعاب امروزی و در ِ برقی اش، نگین درخشانی در این سرزمین بی آب و علف است. در ِ منزل بی بی رگ گیر نیمه باز است، اما ظاهرا تذکرات دانشگاه علوم پزشکی باعث نشده دکان و دستگاه این رگ گیر جمع شود. فقط این بار زرنگ تر شده است و حالا روی در، خبری از تابلو ساعت کارش نیست، اما مراجعان می روند و می آیند. چند ماشین مدل بالا در مقابل در ِ ورودی، در فضای باز توقف کرده اند.
با خانم و آقایی که تازه رسیده اند وارد محل کار رگ گیر می شویم. سالن بزرگی در طبقه اول برای کار طبابت! دور تا دور سالن اصلی را با پرده سفید پوشانده اند و بیماران باید در صف انتظار روی صندلی منتظر بنشینند.
نوبت ما می شود. رگ گیر رو به من می کند و می پرسد: از کجا آمده ای؟ مشکلت چیست؟ پاسخ می دهم: برای درمان شوهرم آمده ام تا وقت بگیرم. می گوید: وقت لازم نیست؛ همین امروز تا ساعت6 عصر هستم؛ برو و بیاورش.
سر صحبت را با او باز می کنم. می پرسم: این هنر را از کجا یاد گرفته ای؟ با ترش رویی می گوید: کار من هنر نیست؛ کار من علم است. بعد ادامه می دهد: من طبیبم. خدا به من این علم را داده و در ذات من بوده است.
بی بی رگ گیر به دانشگاه علوم پزشکی تعهد داده است که غیرقانونی این کار را ادامه ندهد و با جان مردم بازی نکند اما این روزها کارو بارش از سکه هم سکه تر است.
این گونه مراکز بعداز پلمب هم فعالیت می کنند
برای پیگیری موضوع ، با مدیر طب ایرانی و مکمل معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی مشهد تماس می گیریم. این مقام مسئول از پلمب این واحد غیرمجاز بعد از طرح شکایت شهروندی به دانشگاه علوم پزشکی مشهد، خبر می دهد.
جواد مجتبوی بیان می کند: بعد از طرح شکایت یک شهروند و بررسی جزئیات و انجام تحقیقات، با هماهنگی تیم انتظامی، به عنوان بیمار به نشانی مذکور مراجعه کردیم و نام برده بعد از اینکه مواضع قانون را رؤیت کرد، تعهد داد فعالیت خود را در این زمینه قطع کند و این کار را ادامه ندهد.وی ادامه میدهد: متأسفانه بسیاری از مردم، کار این گونه افراد را قبول دارند و خواهان فعالیت آن ها هستند؛ درنتیجه آن ها حتی بعداز پلمب مراکز فعالیتشان، کار خود را دوباره از سر می گیرند؛ البته ما نیز بعد از گرفتن تعهد از فرد مد نظر، دوباره بازدیدهای میدانی خود را ادامه می دهیم.
به مدیر طب ایرانی و مکمل معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی مشهد می گوییم که رگ گیر نام برده نیز کارش را در مکان دیگری آغاز کرده است. مجتبوی قول رسیدگی می دهد و می گوید: شهروندان نباید به هر روش درمانی اعتماد کنند و جان خود را به دست کسانی بسپارند که فقط به فکر درآمدزایی از راه مشاغل کاذب هستند.وی اعلام می کند: سال 97 بیش از 470بازدید ازسوی دانشگاه علوم پزشکی مشهد به ثبت رسید که از این تعداد، 104بازدید، به پلمب مرکز منجر شده است. مراکزی نظیر رگ گیری که مردم نیز از آن شکایت داشته اند، از جمله این مراکز بوده است.
مجتبوی با اشاره به اینکه این مراکز عموما محل هایی بوده اند که مشمول مداخلات درمانی غیرمجاز می شده اند، بیان می کند: بیشتر این تخلفات در زمینه داروهای دست ساز، حلزون تراپی و مداخلات آموزش طب سنتی ازسوی افرادی که پزشک نبوده و بعضا از همین راه وارد بازار کار شده اند، ثبت شده است.
وی در عین حال اعلام می کند: شهروندان می توانند شکایت های خود را درباره روش های مداخله درمان که به صورت غیر مجاز صورت می گیرد، از طریق سامانه 190 ثبت کنند. قسمت اصلی بررسی این موضوع برعهده دادگستری است و ما فقط معرفی کننده هستیم.
مدیر طب ایرانی و مکمل معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی مشهد در پایان تأکید می کند: پیشنهاد ما این است که شعبه ای ویژه این گونه شکایت ها در دادگستری استان تشکیل و به گلایه های مردم دراین زمینه رسیدگی شود.
برای مشاهده مستند این گزارش، کد را اسکن کنید.